سلامبر حسين
سلام بر تو مجنون حسين اين شعر تقديم تو با اين عكس
چو در دل دارم تمناي کربلاي حسين اي خداي من
نصيبم کن بوسه بر حرم با صفاي حسين اي خداي من
سرشتي چون مهر او در دل به ديدارش دل بود مايل
بهشتت باشد جهنم من بي لقاي حسين اي خداي من
حسين جانم اي حسين جانم
حسين جانم اي حسين جانم
خوش آن روزي کاين قفس شکند استخوان تن پر هوس شکند
به پرواز آيد کبوتر دل در هواي حسين اي خداي من
به جان داغي زان گلو دارم به دل عمري آرزو دارم
ببرد ناي مرا دشمن همچو ناي حسين اي خداي من
شود در ميدان جانبازي هستيم را در پايش اندازي
سرم را از تن جداسازي در رضاي حسين اي خداي من
نظر بر دل پر اميدم کن به کوي شهادت شهيدم کن
که تا باشم با حسين و با اولياي حسين اي خداي من
بريدم دل را ز دلبندان گسستم جان را از هر دو جهان
&n