• وبلاگ : انا مجنون الحسين عليه السلام
  • يادداشت : مرا تو دلبري حسين
  • نظرات : 2 خصوصي ، 41 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    نفسم !

    هنوز دم و بازدمي دارم .

    خود را حس مي کنم .

    روزي من و تو هم نخواهيم بود .

    عجيب اين است که روزي جواني از نسل آينده به جاي من دوباره اين سخنان را تکرارخواهد کرد .

    او هم از مستي ها و پريشاني هايش خواهد نوشت .

    و حيرت آورتر اين است که آن روز من وتو از همه ي اسرار عالم با خبريم بي هيچ مانعي .

    شايد سکوت بهتر باشد .

    سرنوشت .

    لن يصيبنا الا ما کتب الله .

    شايد خسته شدم . شايد شما خسته شديد . نمي دانم .

    با خود بازي مي کنم . قلبم . کافي است که ثانيه هايي او از تپيدن خسته شود .

    کودکانه مي نويسم کودکانه نوشتن کار هر کسي نيست .

    مي داني چرا ؟

    چون انسانها وقتي بزرگ مي شوند يا نمي نويسند يا اگر بنويسند کودکانه نمي نويسند بزرگانه مي نويسند .

    آه . من را جدا کردند .

    مرا از يارم جدا کردند .

    اشتباه است .

    اينکه مي گويند انسان نمي تواند پرواز کند اشتباه است .

    اينکه مي گويند بال ندارد اشتباه است .

    پس اينها چيست ؟

    پرواز . پر کشيدن .

    اين آسمان بي پايان جز براي پرواز نيست .

    تا به حال بيماري شديدي داشته اي ؟

    آيا حس کردي نباشي ؟

    آيا شده که فکر کني در حال گذراندن آخرين لحظاتي ؟

    آيا شده برگردي به اطرافيانت بگويي حلالم کنيد .

    به مادرت بگويي :

    مادر اگر فرزند خوبي نبودم مرا ببخش اي کسي که عمري عاشقانه عمرت را به پايم گذاشتي .

    به پدر بگويي :

    پدر ،هميشه دوستت داشتم و هيچ وقت نگفتم . پدر روح فداکارت را هميشه حس کرده ام . .

    درس عبرت !

    هنوز از پا نيفتاده ام .

    اگر لحظات آخر باشد تا لحظاتي ديگر اين زبان قادر به