سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بر دانشجوست که نفسش را به جستجوی دانش عادت دهد و از فرا گرفتن آن ملول نگردد و آنچه را فرا گرفته [امام علی علیه السلام]
احسان - انا مجنون الحسین علیه السلام
  • پست الکترونیک
  • شناسنامه
  •  RSS 
  • پارسی بلاگ
  • پارسی یار
  • در یاهو
  • آجَرَکَ الله یا بَِقیهَ الله  فی مصیبَه جَدِّک

    شهادت جانسوز حضرت باقرالعلوم،

    حضرت امام محمدباقر علیه السلام

     تسلیت باد.
     

    نمی دانم چرا افسرده دلهاست .......... گمانم ماتم فرزند زهراست

    شد از زین به زهر آلوده مسموم .......... همان کو دین به عزمش پای برجاست
     

    معرفی حضرت(علیه السلام):

    اسم مبارک آن بزرگوار محمد، و لقب مشهور او باقر است که حضرت رسول(صلوات الله علیه) آن حضرت را طی روایاتی به این لقب ملقّب فرمود. کنیة مشهور آن حضرت، ابی جعفر و عمر مبارک ایشان مثل عمر پدر بزرگوار و جد بزرگوارشان حسین(علیه السلام) پنجاه و هفت سال بود. در اول رجب المرجب سال پنجاه و هفت ه. ق. متولد شد و در سال 114 از هجرت به دست ابراهیم بن ولید و به دستور هشام بن عبدالملک مسموم و شهید گردید. سه ساله بود که حماسة کربلا واقع شد و آن بزرگوار کربلا را مشاهده فرمود. بعد از حماسة کربلا سی و چهار سال با پدر بزرگوار خود، زندگی پر تلاطمی را پشت سر نهاد. مدّت امامت آن حضرت تقریباً نوزده سال بود.

    امتیاز بین ائمه معصومین(علیهم السلام)، عِلم حضرت، شاگردان ایشان، معجزه ای از ایشان و ذکر مصیبت در ادامه مطلب...

    احسان ::: پنج شنبه 85/10/7::: ساعت 8:51 صبح
    یا اَباعَبدِاللهِ الحُسَین
    موضوعات یادداشت: یحزنون لحزننا

    دو ماه پیش، اونجا(!) چه خبر بود!

    دارن نامه می نویسن.

    دارن دعوتنامه می نویسن.

    یکی می نویسه: آقا بیا. ما اینجا امام نداریم. اگه بیای چنین می کنیم و چنان می کنیم و... .

    اون یکی می نویسه: مولاجان، زمین ها سرسبز شده و میوه ها رسیده. بیا که منتظریم تا به بهترین نحو از شما پذیرایی کنیم....

    اون یکی می نویسه: صدهزار شمشیرزن یاور شماست. آقا بیا ... .

    شهر رو دارن آب و جارو می کنن

    منتظر ی مهمونن

    ی مهمون عزیز

    ...

     

    الان چی؟

    اونجا(!) چه خبره؟

    دارن با فرستاده اون مهمونی که براش نامه نوشته بودن، بیعت می کنن.

    یک نفر؟ ده نفر؟ صد نفر؟ هزار نفر؟

    نَه

    هجده هزار نفر بیعت کردند.

    گفتن: به مهمون بگو بیاد. ما منتظریم. ما جان برکفیم. ما مشتاق امام مونیم. ما آماده ایم ... .

     

    حالا اون فرستاده هه نامه می نویسه:

    آقا، مولا و سرورم. بفرمایید بیاید. اینا همه بیعت کردند....
     

    اما!!!

    ادامه دارد ...

     

    پی نوشت ها:

     تعداد بیعت کنندگان با جناب مسلم بن عقیل(علیه السلام):

    طبری به سند خود از حصین بن عبدالرحمن نقل می نماید: "اهل کوفه به حسین بن علی(علیه السلام) نوشتند که صدهزار شمشیرزن، یاور توست.پس آن حضرت مسلم را به کوفه فرستاد و ... ". 1

    "اِنَّ لَکَ هیهُنا مِأَهُ اَلفَ سیف" 

    ابو مخنف نقل می کند که هجده هزار نفر با مسلم بن عقیل بیعت کرده بودند.2

     مسعودی در جای دیگری می نویسد: "هنگامی که مسلم خروج کرد در یک وقت، هجده هزار نفر حاضر شدند و به کمک او شتافتند".3 

    1-   تاریخ طبری، ج5 ، ص391.

    2-   همان، ص589.

    3-   مروج الذهب، ج3، ص58. 



    احسان ::: شنبه 85/10/2::: ساعت 11:33 صبح
    یا اَباعَبدِاللهِ الحُسَین
    موضوعات یادداشت: عشق به ارباب

    آجَرَکَ الله یا بَِقیهَ الله  فی مصیبَه جَدِّک

     

    شهادت جانسوز حضرت امام محمد تقی،

     جواد الائمه علیه السلام، تسلیت باد.

    من جوادم که خدا خوانده جواد            من چه کردم به تو ای بدبنیاد

    عوض آنکه مرا یار شوی                    بر دل غمزده غمخوار شوی

    رفتی و در به روی من بستی                    با کنیزان همگی بنشستی

    تن بی تاب مرا تاب بده                          جگرم سوخت کمی آب بده

    ذکر مصیبت:

    بعد از هلاکت مأمون، برادرش معتصم بجای او در مسند خلافت نشست و تصمیم گرفت امام جواد علیه السلام را که در مدینه دارای شخصیت و احترام بود به بغداد احظار کند.

    سرانجام در تارخ 28 محرم سال 220، امام جواد علیه السلام با همسرش، ام الفضل به بغداد آمدند و در این ایام ام الفضل با برادرش جعفر بن مأمون تصمیم به قتل امام علیه السلام گرفتند و ام الفضل مأمور مسموم کردن امام علیه السلام گردید و معتصم و جعفر، سمّی را در انگور رازقی تزریق کردند و برای ام الفضل فرستادند.

    ام الفضل نیز آنرا درون کاسه ای گذاشت و جلوی همسر جوانش(حضرت 25 سال داشتند) نهاد و از آن انگور توصیف بسیار نمود. و سرانجام امام جواد علیه السلام از آن انگور خوردند و طولی نکشید که آن حضرت آثار سم را در جگر خود احساس نمودند و کم کم درد شدید بر ایشان عارض گردید.

    گفته اند که بر اثر آن زهر، امام جواد علیه السلام عطش شدیدی پیدا کردند و درخواست آب نمودند. اما ام الفضل از دادن آب به آن حضرت خودداری نمود.

    و حتی جنازه آن حضرت چند روز بالای پشت بام، زیر آفتاب بود و پرندگان هوا بر بالای بدن مطهر امام می آمدند و سایه می کردند.

    به دیوار قفس بشکسته ام بال و پر خود را ............... زدم تنهای تنها ناله های آخر خود را

    قفس را در گشوده، صید را آزاد بگذارید ............... که در کنج قفس مگذاشت جز مشتی پر خود را

    کنیزان لحظه ای آرام، شاید بشنوم یک دم ............... صدای ناله جانسوز زهرا(س) ، مادر خود را

    لبم خشکیده، یارم گشته قاتل، حجره دربسته ............... مگر با قطره ای اشکم تر نمایم حنجر خود را

    چه گویی ای ستمگر در جواب مادرم زهرا(س) ............... اگر پرسد چرا کشتی لب تشنه شوهر خود را

    وَ لا حَول وَلا قُوَّهَ اِلا بِاللهِ العَلیِّ العَظیم

    وَ سَیَعلَمُ الّذینَ ظَلَمُوا اَیَّ مُنقَلِبٍ یَنقَلِبُون



    احسان ::: پنج شنبه 85/9/30::: ساعت 8:19 صبح
    یا اَباعَبدِاللهِ الحُسَین
    موضوعات یادداشت: یحزنون لحزننا، یحزنون لحزننا

    السلام علیک یا علی بن موسی الرضا(علیک السلام)

    این چند بیت شعر رو

    دست جمعی،

    با بچه های هیئت مهدی جان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)

    که با همدیگه مشرف شده بودیم

    حرم ملکوتی آقامون

    علی بن موسی الرضا – علیه آلاف التحیه و الثناء

    می خوندیم و

    اشک ریختیم و

    صفا می کردیم و ...

    السلام ای شهید خراسان             ای پناه دل بی پناهان

    ای رضا جان (3)

     ای گل پرپر باغ حیدر           پاره قلب موسی بن جعفر(ع)

     میهمانم من از ره رسیدم                میزبانا مکن ناامیدم

     تو جگر گوشه مرتضایی        تو علی بن موسی الرضایی

     جان زهرا و جان جوادت        وقت مُردن کن از ما عیادت

     جان معصومه و عمه هایت           کربلا کربلا کن عنایت

    ای رضا جان (3)

    روز آخر هم

    وقت خداحافظی،

    اینو خوندیم

    و زار زدیم و

    گریه کردیم و ...

    الوداع ای شهید خراسان             ای پناه دل بی پناهان

    و این شعر

    با حال و هوای بچه ها

    یادگاری موند برای اون دنیا!!!

    الحمدلله رب العالمین.

    انشاء الله عرفه / کربلا / عرش خدا.



    احسان ::: یکشنبه 85/9/26::: ساعت 3:51 عصر
    یا اَباعَبدِاللهِ الحُسَین
    موضوعات یادداشت: عشق به ارباب

    زیارت مخصوصه آقا امام رضا علیه آلاف التحیه و الثناء

     روز بیست و سوم ماه ذیقعده. مفاتیح الجنان:

    قال سیدبن طاووس فی الاقبال و رایت فی بعض تصانیف اصحابنا العجم رضوان الله علیهم، انه یستحب ان یزار مولانا الرضا علیه السلام یوم ثالث وعشیرین من ذی القعده، من قرب او بعید. ببعض زیارته المعروفه او بما یکون کالزیاره من الروایه بذلک. 

    سلام

    شب جمعه همین هفته، شب زیارتی مخصوصه ولی نعمت مون، آقا علی بن موسی الرضا، علیه آلاف التحیه و الثناء است.

    و جمعه(بیست و سوم ماه ذیقعده) روز زیارت مخصوصه.

    اولش بگم که: آدمهای مخصوص(!) زیارت مخصوصه مشرف میشن!!!
     

    -         کار دارم اون روز. کاسبی و زن و بچه و ... .

    -         تو که این همه اظهار ارادات می کنی خدمت امام رضا، نمی خای واسه پابوسی آقا، از ... هزار تومن بگذری؟ 
     

    -         مرخصی بهم نمیدن. اصلا و به هیچ عنوان.

    -         ی دوستی دارم به اسم مهدی.س که سه بار مشرف شد کربلا، سه بار مجبور شد کارش رو عوض کنه! دیگه از این بالاتر؟!
     

    -         باشه ی وقت دیگه حالا. سر فرصت.

    -         فرصت های طلایی تو زندگی کم پیش میادها. بابا، زیارت مخصوصه. حتما ی چیزی توش هست که اسمش این شده دیگه. ی بار هم شده تجربه کن. پاکار همه ساله میشی ها.
     

    -         امام رضا، با من قهره! نمی طلبه!

    -         جمله اولت رو نشنیده می گیرم ولی تو تا حالا چند بار ساک و چمدونت رو بستی رفتی ترمینال، بلیط پیدا نکردی؟ اصلا تو برو دنبال بلیط، جور هم نشد، نشد. بگو آقا، این کار از دستم برمی اومد که انجام دادم. حالا دیگه نوبت شماست! گر در ره عاشقی قدم صدق نهی، معشوق به اول قدمت پیش آید.
     

    -         حالا برم از خانومم(از آقامون، از بچه هام، از رییسم، از همسایه ها، از ...) اجازه بگیرم. ببینم چی میشه.

    -         ی نگاه امام رضا،قربونشون برم، به همه عالم می ارزه! یا علی 

     

    اغنیاء مکّه رَوَند و فقرا سوی تو آیند     جان به قربان تو شاها که حجّ فقرایی



    احسان ::: یکشنبه 85/9/19::: ساعت 11:2 صبح
    یا اَباعَبدِاللهِ الحُسَین
    موضوعات یادداشت: عشق به ارباب

     

    پنجره فولاد رضا(ع)، برات کربلا میده

    هرکی میره به کربلا،از حرم رضا(ع) میره

     



    احسان ::: سه شنبه 85/9/14::: ساعت 8:43 صبح
    یا اَباعَبدِاللهِ الحُسَین
    موضوعات یادداشت: عشق به ارباب



    اللهم صل علی علی بن موسی الرضا المرتضی،

    الامام التقی النقی و حجتک علی من فوق الارض و من تحت الثری،

    الصدیق الشهید، صلاه کثیره تامه زاکیه متواصله متواتره مترادفه

     کافضل ما صلیت علی احد من اولیائک.

     (صلوات خاصه)

     

     توی این عالم هستی که همش رو به فناست     به خدا ، ی دل دارم ، اونم مال امام رضاست



    احسان ::: شنبه 85/9/11::: ساعت 9:0 صبح
    یا اَباعَبدِاللهِ الحُسَین
    موضوعات یادداشت: یفرحون لفرحنا

    8- اگر قرآن شفادهنده است: «و تُنزل من القرآن ما هو شفاء» (اسراء، 82)، خاک قبر امام حسین علیه السلام نیز شفاست: «طین قبر الحسین شفاء من کلّ داء» (من لایحضر،ج2،ص446)
     

    9- اگر در دعای چهل و دوم صحیفه سجادیه درباره قرآن می خوانیم که پرچم نجات است (عَلَم نجاه)، در زیارت امام حسین علیه السلام می خوانیم که او نیز پرچم هدایت است: «انّه رایه الهدی" (کامل الزیارات،ص70)
     

    10- اگر قرآن منار حکمت است: (الحیاه،ج2،ص140)، امام حسین علیه السلام نیز باب حکمت الهی است. «السلام علیک یا باب حکمه رب العالمین» (مفاتیح الجنان)
     

    11- اگر قرآن امر به معروف و نهی از منکر می کند: «فالقرآن آمرٌ و زاجر» (نهج البلاغه،خطبه182)، امام حسین علیه السلام نیز  فرمود: هدف من از رفتن به کربلا، امر به معروف و نهی از منکر است. «ارید أن آمر بالمعروف و اَنهی عن المنکر» (سموّالمعنی فی سموّالذات،96)
     

    12- اگر قرآن نور است: «نوراً مبیناً» (نساء،174)، امام حسین علیه السلام نیز نور است: «کنت نوراً فی الاصلاب الشامخه» (کامل الزیارات،ص230)
     

    13- اگر قرآن، برای تاریخ و همه مردم است: «لم یجعل القرآن لزمانِ و لا لِناس دون ناس» (سفینه البحار،ج2،ص413)، درباره امام حسین علیه السلام نیز می خوانیم که آثار کربلا از تاریخ محو نخواهد شد. «لایدرس أثره و لایُمحی رسمه» (مقتل مقرّم،397)
     

    14- اگر قرآن مبارکی است: «کتاب انزلناه الیک مبارک» (سوره ص،29)، شهادت امام حسین علیه السلام نیز برای اسلام سبب برکت و رشد است: «اللهم فبارک لی فی قتله» (مقتل خوارزمی،ج1،ص164) این سخن از پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله و سلم است.       

    ادامه دارد...



    احسان ::: سه شنبه 85/9/7::: ساعت 1:16 عصر
    یا اَباعَبدِاللهِ الحُسَین
    موضوعات یادداشت: عشق به ارباب

    1- اگر قرآن، سیدالکلام است ( مجمع البیان،ج2،ص361امام حسین علیه السلام، سیدالشهداست. (کامل الزیارات،ص361)
     

    2- اگر در دعای 42 صحیفه سجادیه درباره قرآن می خوانیم: «و میزانُ قِسط»، در زیارت امام حسین علیه السلام می خوانیم: «اشهد انّک امرتَ بالقسط» (جامع الاحادیث شیعه،ج12،ص481)
     

    3- اگر قرآن موعظه پروردگار است: «موعظه من ربّکم» (یونس،57)، امام حسین علیه السلام در عاشورا فرمودند: عجله نکنید تا شما را به حق موعظه کنم. «لاتعجلوا حتّی اعظکم بما یحقّ لکم» (لواعج الاشجان،ص26)
     

    4- اگر قرآن مردم را به رشد هدایت می کند: «یهدی الی الرّشد» (جن،2)، امام حسین علیه السلام نیز می فرماید: من شما را به راه رشد و سعادت دعوت می کنم. «ادعوکم الی سبیل الرشاد» (لواعج الاشجان،ص128)
     

    5- اگر قرآن، عظیم است: «و القرآن العظیم» (حجر،87)، امام حسین علیه السلام نیز سوابق عظیمی دارد. «عظیم السوابق» (بحار،ج98،ص239)
     

    6- اگر قرآن حقّ و یقین است: «و انّه لحقّ الیقین» (الحاقه،51)، در زیارت امام حسین علیه السلام نیز می خوانیم: آنقدر صادقانه و خالصانه عبادت کردی که به درجه یقین رسیدی. «حتّی اتاکَ الیقین» (کامل الزیارات،ص202)
     

    7- اگر قرآن مقام شفاعت دارد: «نعم الشفیع القرآن» (نهج الفصاحه،جمله633)، امام حسین علیه السلام نیز مقام شفاعت دارد: «وارزقنی شفاعه الحسین» (زیارت عاشوراء)



    احسان ::: سه شنبه 85/8/30::: ساعت 1:0 عصر
    یا اَباعَبدِاللهِ الحُسَین
    موضوعات یادداشت: عشق به ارباب

    شهادت رییس مذهب شیعه، حضرت آقا امام صادق علیه السلام تسلیت باد.

    یا اباعبدالله، یا جعفربن محمد، ایها الصادق یا بن رسول ا لله، انا تو جهنا و استشفعنا

    و توسلنا بک ا لی ا لله، و قدمناک بین یدی حا جاتنا، یا و جیها عند الله، اشفع لنا عند الله

    ذکر مصیبت:

    منصور دوانیقی ملعون از فعالیت های امام صادق(علیه السلام) بسیار نگران بود و همواره ایشان را مورد آزار و اذیت قرار می داد. به طوری که خانه حضرت را نیز به آتش کشید.

    شبی به دستور منصور، امام صادق(علیه السلام) را در نیمه های شب با سر برهنه و بدون روپوش به حضور او آوردند. منصور با کمال جسارت و خشونت به آن حضرت گفت: ابا جعفر با این سن و سال شرم نمی کنی که خواهان ریاست هستی و می خواهی میان مسلمین فتنه و آشوب به پا کنی؟

    سپس شمشیر خود را از غلاف بیرون کشید تا گردن امام را بزند. آنگاه رسول خدا(صلوات الله علیه) را در مقابل خود دید و شمشیر را در غلاف گذاشت. این اتفاق تا سه بار تکرار شد و از قتل امام منصرف گشت.

    سرانجام آن ملعون بوسیله انگوری که آن را به زهر آلوده کرده بود امام صادق(علیه السلام) را مسموم کرد و از آن روز به بعد حال آن حضرت بد شد و روز به روز لاغرتر می شدند تا اینکه آن زهر، گوشتهای بدن آن حضرت را از بین برد و حضرت دنیا را وداع گفته و به دیدار حق شتافتند.

    آجرک الله یا بقیه الله فی مصیبت جدک

    به اون یکی وبلاگم ،هم سر بزنید.

    داستانی زیبا و پندآموز و به دردبخور! از آقا امام صادق علیه السلام:(ادامه مطلب)

    احسان ::: پنج شنبه 85/8/25::: ساعت 8:36 صبح
    موضوعات یادداشت: عشق به ارباب

    <      1   2   3   4      >
    >> بازدیدهای وبلاگ <<
    بازدید امروز: 8
    کل بازدید :169443

    >>اوقات شرعی <<

    >> درباره خودم <<

    >>لوگوی وبلاگ من<<
    احسان - انا مجنون الحسین علیه السلام

    >>لینک دوستان<<

    >>لوگوی دوستان<<

    >>موسیقی وبلاگ<<

    >>آرشیو شده ها<<

    >>جستجو در وبلاگ<<
    جستجو:

    >>اشتراک در خبرنامه<<